سایناساینا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه سن داره

ساینا , عسل مامان و بابا

بعد از 50 روز تاخیر ...

دختر گل قشنگم بعده ۳ ماه تاخیر برگشتم تا دوباره برات بنویسم این ۳ ماه کلی‌ اتفاقات خوب و بد افتاد که بزرگترین و با شوکوهترین اون تولد شما بود عزیز دل مامان ۵۰ روز که ایران بودیم که اصلا نمیتونم توصیف کنم که چه جوری گذشت عین برق و باد روزا و ساعتا گذشتن و ما برگشتیم مامان بزرگا و بابا بزرگا باورشون نمی‌شد که تو ثمرهٔ عشق ۱۰ ساله ما را میبینن و همش از این بغل به اون بغل تو آسمون بودی عمه‌ا از همه جا اومده بودن که کنار ما باشن عمه سیمین از لندن و عمه سامب از بلژیک اومده بود خاله نارملا هر روز که از سر کار میومد یه چیزی واسه تو داشت و .... خیلی‌ روزهای قشنگی‌ بودن حیف که زودی گذاشتن و ...
1 آبان 1391

بدون عنوان

سلام گل زندگی‌  خانم گلی‌ اومدم که واست بگم الان ۱ هفتس که راه میری و کلی‌ ذوق میکنی‌.پاها باز و دستا باز و می‌دوی و میخندی انقده میری که بخوری زمین و دوباره بلند بشی قربون چشات بشم من من کلاسم شروع شده و همش باید مشق بنویسم اما مگه میذ‌اری  از دیوار راست بالا میری و میخندی  قربون خندهات بشم که همهٔ فضا خونه همیشه با صدای خندهات آهنگین می‌شه نی‌نی کوچولو تو شکم هم که معلوم نیست آبجی‌ هست یا دادا رفتیم ببینیم که نزاشتن هر کاری کردیم نزاشتن ببینیم دختر گلم حسابی‌ حرف میزانی‌ که فقط خودت می‌فهمی و من لذت می‌برم آخه س...
1 آبان 1391
1